وبلاگ شخصی مجید بابایی



شناسایی و تدوین استراتژیهای پاسخ به ریسک (Response Strategy)

 

 

مدیر پروژه می بایست برای تمامی ریسک‌ها با درجه اهمیت بالا برنامه پاسخ تهیه نماید.

 

در زمان تهیه برنامه پاسخ گزینه های مختلفی وجود دارد که وی میبایست در نظر بگیرد. نمونه پاسخ‌ها و استراتژی‌های ذیل از جمله مواردی هستند که جهت برخورد با ریسک های منفی مورد استفاده قرار می گیرند.

 

استراتژی قبول ریسک (Accept) :

 

در این رویکرد، مدیر پروژه با توجه به شرایط ریسک با درجه اهمیت بالا تصمیم می گیرد که هیچگونه اقدامی جهت برخورد و جلوگیری از آن و پس از مواجه با آن انجام ندهد. این تصمیم می تواند با توجه به وجود یکی از علل ذیل گرفته شود:

 

مدیر پروژه ممکن است به این نتیجه برسد که می تواند با ریسک برخورد کند، اما هزینه برخورد و واکنش های پیش‌گیرانه از آن از تاثیری که در صورت به وقوع پیوستن ریسک ایجاد می شود بسیار بیشتر است.

 

مدیر پروژه و تیم پروژه ممکن است نتوانند راه یا آلترناتیوی جهت برخورد و پاسخ به منظور جلوگیری از وقوع ریسک ارائه کنند. هر چند که ممکن است درجه اهمیت ریسک بسیار بالا باشد، اما به دلیل عدم شناسایی راه حل مناسب، مجبور به قبول وقوع ریسک می باشند.

 

استراتژی نظارت و کنترل بر ریسک (Monitor)

 

در این شرایط، مدیر پروژه به صورت پیش گیرانه ریسک را مدیریت نمی کند، اما روند کاهش و یا افزایش احتمال وقوع آن را در طول زمان، پیگیری و کنترل می نماید. اگر مدیر پروژه به این نتیجه برسد که احتمال وقوع ریسک از زمانهای گذشته بالاتر رفته، تیم پروژه می بایست پاسخ مناسب‌تر و سخت‌تری را در این زمان ارائه نماید. این روش مناسب آن‌دسته از ریسک هایی است که شناسایی شده و تصمیم به مدیریت آنها گرفته شده است اما پیش‌بینی شده که وقوع ریسک در بازه های زمانی دورتری اتفاق می افتد.

 

استراتژی جلوگیری از وقوع ریسک (Avoid) :

 

جلوگیری کردن از وقوع ریسک به معنای آن است که مدیر پروژه و تیم وی شرایطی را فراهم آورده‌اند که علت به وجود آورنده ریسک به صورت کامل از بین برود. برای مثال اگر مدیر پروژه به این نتیجه برسد که بخشی از پروژه دارای ریسک با درجه زیادی می باشد، مدیر پروژه می تواند آن بخش از پروژه را بنا به صلاحدید خود حذف نماید یا با انجام فعالیت هایی زمینه کامل وقوع ریسکها را از بین ببرد.

 

استراتژی انتقال ریسک به غیر (Transfer) :

 

در بعضی از موارد امکان دارد که مسئولیت برخورد با ریسک یا مسئولیت های ناشی از تبعات آن با صلاحدید مدیر پروژه و تیم پروژه از پروژه جدا شده و به شخص حقیقی یا حقوقی دیگری واگذار گردد. برای مثال ممکن است ریسکی در زمینه یک تکنولوژی خاص در پروژه مشاهده شده باشد که تیم پروژه بنا به هر دلیل قادر به مدیریت آن یا پذیرش تبعات ناشی از آن نباشد، بنابراین یکی از گزینههای قابل انجام، واگذاری اجرای آن به یک فرد یا شرکت خاص دارای صلاحیت و تجربه مشابه می باشد.

 

استراتژی کاهش ریسک (کاهش احتمال یا تبعات) (Mitigate) :

 

به صورت معمول از این استراتژی بیشتر در پروژه استفاده می گردد. کاهش ریسک به این معناست که مدیر پروژه پیش فعالیت هایی را انجام می دهد تا اطمینان حاصل نماید که ریسک اتفاق نمیافتد یا در صورت وقوع تبعات و تاثیرات آن اندک خواهد بود. بدین ترتیب در پروژه‌ها احتمال از بین بردن علت ریسک به صورت کامل کم است و بیشتر از تکنیک کاهش احتمال وقوع یا تبعات آن استفاده می شود.


هوش مصنوعیِ گوگل و پیش بینی زمان مرگ !!

 

برخی اوقات دکترها تشخیص می‌دهند که بعضی بیماران تا مدت زیادی زنده نخواهند ماند و آن‌گاه با کمی بررسی درمی‌یابند که فرصت زندگی بیمار مورد نظر چقدر است. اگرچه بعضی اوقات این پیش‌بینی‌ها آن‌قدرها دقیق نیست و بیماران ممکن است زودتر از موعد تعیین شده دار فانی را وداع گویند یا این‌که به طور کلی پیش‌بینی دکتر اشتباه از آب در می‌آید و این بیماران به زندگی‌شان ادامه می‌دهند.اما با هوش مصنوعی گوگل میتوان زمان تقریبی مرگ هرکسی را پیش بینی کرد.

 

چند سالی از ورود فناوری هوش مصنوعی شرکت گوگل به حوزه علوم پزشکی می گذرد؛ این بار صحبت هایی از تخمین احتمال و زمان مرگ بیماران توسط هوش مصنوعی به میان آمده و گوگل مثل همیشه برتری خود را در این بحث ثابت کرده است.دپارتمان علوم پزشکی بخش هوش مصنوعی گوگل در حال به کار گیری فناوری هوش مصنوعی به منظور تخمین احتمال و زمان مرگ بیماران بستری شده در بیمارستان است و نتیجه های اولیه حاکی از دقت بیشتر این فناوری در مقایسه با تخمین پزشکان و سیستم اورژانس بیمارستان ها از احتمال و زمان مرگ افراد است.

 

 

فناوری هوش مصنوعی شرکت گوگل با بررسی تمامی داده های مربوط به بیمار ائم از اطلاعات موجود در سامانه بیمارستان، پرونده پزشکی وی و گزارش های انجام شده توسط پزشک معالج، پیش بینی های دقیقی را از احتمال و زمان مرگ بیماران به نمایش می گذارد؛ هوش مصنوعی گوگل به منظور تخمین خود داده هایی را در محاسبات استفاده می کند که در روش های گذشته مربوط به محاسبه احتمال و زمان مرگ بیماران توسط پزشک و یا سیستم اورژانس بیمارستان مورد بررسی قرار نمی گرفت.

 

 

در یکی از آزمایشات اولیه، گوگل از فناوری هوش مصنوعی خود برای تخمین احتمال و زمان مرگ فردی با بیماری سرطان سینه پیشرفته استفاده کرد؛۲۴ ساعت پس از شروع این آزمایش، هوش مصنوعی گوگل پیش بینی کرد که این بیمار به احتمال ۱۹٫۹ درصد در زمان بستری بودنش در این بیمارستان فوت خواهد کرد و این در حالی است که تخمین پزشکان و نیز سیستم اورژانش بیمارستان از احتمال مرگ وی در زمان بستری بودنش ۹٫۳ درصد محاسبه شده بود؛ بیمار پس از گذشت ۲ هفته از زمان اعلام نتیجه پیش بینی گوگل جان خود را در بیمارستان از دست داد.

 

فناوری هوش مصنوعی شرکت گوگل به منظور رسیدن به نتیجه پیش بینی خود در مورد این بیمار تعداد ۱۷۵۶۳۹ داده اطلاعاتی مختلف را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده بود و در این میان اطلاعاتی وجود داشت که در پیش بینی های انجام شده توسط پزشکان و نیز سیستم اورژانس بیمارستان مود توجه قرار نگرفته بود.

 

در پیش بینی های مرسوم که توسط پزشکان و سیستم اورژانس بیمارستان انجام می گرفت فقط قسمتی از اطلاعات و داده های اطلاعاتی پزشکی موجود در سامانه الکترونیکی بیمارستان مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار می گرفت و این در حالی است که هوش مصنوعی گوگل علاوه بر همه داده های اطلاعاتی موجود در سامانه الکترونیکی بیمارستان از اطلاعات موجود در گزارش های مکتوب دستی پزشکان نیز برای رسیدن به نتیجه پیش بینی خود استفاده کرده بود و به همین دلیل شاهد دقت بیشتر در نتیجه تخمین هوش مصنوعی گوگل در مورد این بیمار بودیم.

 

گوگل در حال گسترش فعالیت های فناوری هوش مصنوعی خود در این حوزه است و تا به همین جای کار در مطالعات انجام شده، ۱۱۴۰۰۳ بیمار مختلف و بیش از ۴۶ میلیارد داده اطلاعاتی مربوط به وضعیت سلامتی آنها را مورد بررسی قرار گرفته است.

 

 

از جمله دیگر فعالیت های انجام شده توسط دپارتمان هوش مصنوعی شرکت گوگل در حوزه پزشکی می توان به طراحی یک دستیار مجازی هوشمند مخصوص برای پزشکان اشاره کرد؛ این دستیار هوشمند با احراز هویت پزشک از روی صدای او می تواند نیاز به ثبت گزارشات پزشکی به صورت دستی و تایپ و  وارد کردن آنها به سامانه بیمارستان و کلینیک های پزشکی را حذف کرده و اطلاعات و گزارشات مذکور را تنها از طریق گفت و گو با پزشک و گوش فرا دادن به صحبت های وی در سامانه اطلاعاتی بیمارستان ثبت نماید.

 

همه ما از پیدایش و پیشرفت روز افزون دستیار های هوشمند مجازی مختلف مانند Siri شرکت اپل آگاه هستیم، اما به گفته کارشناسان اهمیت عملکرد بی نقص دستیار هوشمند مجازی مختص پزشکان طراحی شده توسط شرکت گوگل که قرار است از آن در بیمارستان ها و کلینیک های پزشکی استفاده گردد به مراتب بیشتر است؛ اشتباه در عملکرد این دستیار مجازی می تواند سلامتی افراد، نوع و میزان درمان و دارو های تجویزی برای وی را تحت تاثیر خود قرار داده و در نهایت جان او را به خطر بیاندازد.


گام بیست و پنجم

گرایش های ایمنی صنعتی و تکنولوژی صنعتی دارای چه قابلیت هایی میباشند ؟

در گام پیشین ، دو گرایش اصلی مهندسی صنایع را شناختیم ؛ اینک به سراغ دو گرایش دیگر میرویم که اگرچه در جایگاه توجه پایین تری در قیاس با تولید صنعتی و برنامه ریزی و تحلیل سیستم ها قرار دارند اما خود از جمله رشته های کاربردی صنعت و خدمات به شمار می آیند و چه بسا کارکردهایی داشته باشند که سایر رشته های فنی و مهندسی از آنها بی بهره اند . با تکنولوژی صنعتی آغاز میکنیم:

در تعریف تکنولوژی صنعتی میتوان گفت : فن به کارگیری مهارت های اجرایی و ذکاوت های فنی در جهت طراحی تجهیزات و تسهیلات مورد استفاده در بخش تولید و خدمات و تعیین تدابیر لازم برای ساخت و ساز آنان میباشد . (بهینه سازی در ساخت و ساز)

تکنولوژی صنعتی گرایشیست با بینشی فنی تر از دو گرایش تولید صنعتی و برنامه ریزی و تحلیل سیستم ها که مشابه کارشناسی ساخت و تولید در مهندسی مکانیک بوده اما مجهز به توانایی بهینه سازی ، آگاه به مسائل بهینه سازی ساخت و ساز فرآورده های صنعتی و نیز نگهداشت و راه اندازی فنی واحدهای اجرایی میباشد . دارای توانایی انتقال و مدیریت تکنولوژیست و نیز حفظ و حراست از آن که به مدد امکانات سخت افزاری و نرم افزاری در جهت حفظ و نگهداری نظام فنی و اجرایی گام بر میدارد ؛ با مدیریت تکنولوژی های در دسترس یا مواردی که در قالب انتقال تکنولوژی دادوستد میشوند ، در جهت افزودن کمیت و کیفیت فرآورده ها و نیز بهره برداری اثربخش از امکانات در دسترس ، اقدامات موثری انجام میدهد . با استفاده از تجهیزات کامپیوتری و مدارهای منطقی قادر است طیف وسیعی از خواسته های اجرایی بشر را که به دلیل محدودیت های انسانی به سهولت قابل تحقق نمی باشند ، عینیت بخشد . مباحث اجرایی و مهارتی ساخت و تولید فرآورده های صنعتی ، طراحی قالب ، قید و بست های صنعتی ، عملیات حرارتی و مباحث انتقال تکنولوژی را میتوان در زمره دیگر زمینه های تخصصی این گرایش ذکر نمود . کارشناس تکنولوژی صنعتی از مرحله طراحی یک ایده و نمونه سازی آن گرفته تا مرحله ساخت و تدارک امکانات تولید ، همینطور مدیریت مراحل اجرایی ، توان خدمت رسانی دارد ؛ علاوه بر آن ، ضایعات و عوامل بروز آنها را شناسایی کرده و تاثیرات گوناگونی که برجای می گذارند را ، مورد سنجش و ارزیابی قرار میدهد .

حال به سراغ ایمنی صنعتی میرویم :

در تعریف ایمنی صنعتی میتوان گفت : فن بهک اارگیری تدابیر ویژه مهندسی در جهت ایمن سازی نظام های گوناگون کاری در مواجهه با گونه های مختلاف ریسک رو در روی آنان میباشد . (بهینه سازی در ایمن سازی)

گرایش ایمنی صنعتی تلفیقی از سه رشته بهداشت حرفه ای ، مدیریت صنعتی و مهندسی صنایع  (جهت گیری عمده به سوی مهندسی صنایع است ) با رویکرد بهساز و پیشگیرانه و در عاین حال مهندسی ، در جوار متخصصین بهداشت حرفه ای که با دید پزشکی بیشتری به دنیای کار می نگرند ، تلاش در ایجاد نظام های شناخت خطرات و محدودسازی عملکردهای غی رایمن در محیط های کاری داشته ، روش ها ، برنامه ها و فرآیندهایی برای کنترل و ارزیابی خطرات پای گرفته و تلاش در ایجاد فضایی سالم برای نجات حرکت های بهره ور دارد . این گرایش مهندسی صنایع ضمن تسلط بر آگاهی های عمومی مهندسی صنایع به ویژه در راستای تطبیق دادن کار با توانایی های انسانی در زمینه هایی همچون مهندسی فاکتورهای انسانی ، عوامل فیزیکی و شیمیایی زیان آور محیط کار ، حفاظت صنعتی و اصول مدیریت ایمنی ، دارای تبحر و تخصص است . طراحی نظام هایی که بتوانند از آسیب رساندن به انسان ها ، امکانات و تجهیزات پیشگیری کرده ، حرکت ملایم و روان اجرا را تضمین نماید ، بخشی از توانایی های اجرایی این متخصصین به شمار میرود .

مکانیک سیالات ، جمع آوری و دفع فاضلاب های صنعتی ، مهندسی احتراق ، گازرسانی ، اعلام و اطفا حریق ، ایمنی در برق ، سم شناسی صنعتی ، ایمنی ساختمان و معدن ، ارگونومی ، تهویه صنعتی ، دیگ ها و ظروف تحت فشار ، روش های تولید ( 2و1 ) ایمنی در کشاورزی ، روانشناسی صنعتی ، عوامل شیمیایی محیط کار ، اصول بهداشت محیط ، بیماری های شغلی ، حفاظت صنعتی ، ایمنی بالابرها ، تحقیق در عملیات ، ترمودینامیک و انتقال حرارت ، عوامل فیزیکی محیط کار ، اصول مدیریت ایمنی ، ارزیابی کار و زمان و طرح ریزی واحد های صنعتی از جمله دروس اصلی و تخصصی پراهمیت این گرایش به شمار می آیند .


گام بیست و دوم

چه کسانی جذب رشته مهندسی صنایع میشوند ؟!

بگذارید کمی هم از خودمان بگوییم و صفاتی برای آنانیکه به تحقیق و پژوهش در حوزه مهندسی صنایع علاقه مندند بیان کنیم :

آنانیکه از دبیرستان با گرایش ریاضی وفیزیک به دانشگاه آمده و یا آنها که در رشته های دیگر دانشگاهی خاصه مهندسی در حال تحصیل بوده اند و حال تمایل دارند تغییر گرایش تحصیلی دهند و از مزایای مهندسی صنایع برخوردار شوند ، آنانیکه تمایل دارند با توانایی های ریاضیگونه خویش ، ارتباط بهینه ای بین اجزاء نهادها ، نظام ها و امکانات پدید آورند ، آنانیکه به برنامه ریزی و هدایت موثر امکانات اندیشیده و نظام مند هستند ، آنانیکه تمایل دارند با ایجاد فضایی بشاش و دلنشین ، از وقت و انرژی انسان ها با روحیه ای بسیار مطلوب و ثمربخش بهره برداری شود ، آنانیکه ذوق هنری داشته و نیز تمایلات فنی در طراحی و ساخت و ساز امکانات ، تجهیزات و نظام ها دارند ، کسانی که علایقی در خلق و بروز ابتکار در حوزه های کاربردی دارند ، آنانیکه به ایجاد امنیت می اندیشند و آفرینش راهکار برای مقابله با ریسک های گوناگون را دوست دارند ، آنها که ریاضی را دوست دارند ، با فن و حرفه عجینند ، کامپیوتر را بخشی از زندگی روزانه خود میدانند، با همنوعان رابطه ای دوستانه برقرار می نمایند ، ابعاد مدیریتی را دوست دارند ، اهل نوآوری و ارائه اندیشه های جدید هستند و خلاصه آنکه هماره به پویایی ، بهبود ، خلاقیت و کارایی می اندیشند مهندسی صنایع را برای خود برمیگزینند .

در گام آتی مهندسی صنایع را با گرایش های آن بیش از این خواهیم شناخت .

 


 

گام نوزدهم

ابعاد محوری مورد انتظار از مهندسین صنایع کدامند ؟

اگرچه بنابرآنچه در گام پیش گفته ایم ابعاد گوناگونی را میتوان به عنوان وظایف مهندسی صنایع خواستار بود ، اما برای نمونه و خط دهی ذهنی به ده بعد از این ابعاد محوری در ذیل اشاره میکنیم :

 -1مهار تها و فنون مهندسی صنایع که نقشی حیاتی در هر فرآیند بازسازی اقتصادی و اجتماعی دارد را به خدمت گیرد.

 -2طیف قابل ملاحظه ای از بهبود در بهره گیری از منابع مالی ، انسانی ، زمانی و معنوی در دسترس را با استفاده از ابزارهای علمی مدل سازی و شبیه سازی ، تحقق بخشد.

 -3توانایی تدارک سطح هرچه بالاتری از رضایت از خدمات را برای مشتریان در حرفه های گوناگون ایجاد نماید.

 -4تغییر در میزان بازدهی فعالیت های در حال انجام در سطح کارگاه های اجرایی گوناگون را پدید آورد.

 -5با ایجاد ارزش افزوده ، بهبود در شرایط عرضه خدمات و ایجاد رفاه بیشتر در فعالیت ها و رفع تنگناها و نارسایی ها ایجاد کند.

 -6بهره گیری از فنون بسیار مقدماتی اندازه گیری کاروزمان و روش سنجی تا گونه های بسیار پیشرفته و مدرن مدیریتی توسط کارکنان مدیریت در سطوح مختلف را در دستور کار خود داشته باشد.

 -7ایجاد راهکارهایی جهت مقابله با فشارهای تحمیلی از سوی بازار برای افزایش دادن توانایی های بازار کار در برابر رقابت های گوناگون رودررو ، شناسایی تقاضاهای جدید و فزاینده مشتری در دستور کار او باشد.

 -8فنون کاهش دادن قیمت ها ضمن حفظ کیفیت و نیز ترجمه کیفیت های جدید (آوردن کیفیتی بجای کیفیت دیگر) مورد انتظار ولی پنهان از سوی مشتریان را ، به خدمت گیرد.

 -9زمان های کوتاهتر در تحویل کالا و خدمات را به اشکال مختلف گوناگون سازد.

 -10توانایی به خدمت گرفتن فناوری های جدید روباتیک ، طراحی و تولید توسط کامپیوتر ، شناسایی خودکار ، انبارداری و هدایت خودکار امکانات و تجهیزات را داشته باشد.

 


مدیران تصادفی

                                                                                                                                                                                                              

مدیران تصادفی کسانی هستند که به واسط یک اتفاق یا به عبارتی یک تصادف!!!،

 به پست مدیریت رسیده‌اند.

 

ویژگی‌ها:

 

۱) مدیران تصادفی، بیشتر کارکنان سازمان را «تهدید» می‌دانند و همواره احساس می‌کنند همه در صدد هستند جایگاه آنها را تصاحب کنند.

 

۲) مدیران تصادفی، تصمیم‌های پراکنده‌ می‌گیرند و روند یکسانی در تصمیم‌های آنها مشاهده نمی‌شود. گاه برای یک بخش به طرز گسترده‌ای هزینه می‌کنند و گاه برای مدت طولانی، سرمایه‌گذاری برای یک واحد را فراموش می‌کنند.

 

۳) مدیران تصادفی، بسیار دهن بین هستند. از آنجا که آنها تخصصی در حوزه‌ی مدیریت خود ندارند، معمولاً نظرشان، نظر آخرین فردی است که از اتاقشان خارج شده است.

 

۴) مدیران تصادفی، تصمیم‌های تکانشی می‌گیرند. به سادگی افراد را جذب یا اخراج کرده و گاه به سادگی ارتقاء یا تضعیف می‌کنند. آنها استراتژی بلندمدت ندارند و تصمیم‌های آنها غیر قابل پیش‌بینی است.

 

۵) مدیران تصادفی، به نظام جاسوسی بسیار علاقمند هستند. آنها ترجیح می‌دهند هر یک از کارمندان، مدام اطلاعاتی از سایر کارمندان را برای آنها افشا کنند و حتی حاضرند سازمان را چاق‌تر کنند تا مطمئن باشند به ازاء هر کارمند، یک ناظر وجود دارد.

 

۶) مدیران تصادفی، معیار انتخاب اطرافیان خود را «وفاداری» می‌دانند و نه «تخصص». چرا که وجود نیروی متخصص، وجود آنها را زیر سوال می‌برد اما وجود متعهدان بی‌تخصص، می‌تواند چتر حمایتی مطمئن برای آنها باشد.

 

۷) مدیران تصادفی، تشنه‌ی عنوان، مدرک، تقدیرنامه و هستند و هزینه‌های جدی برای خریداری این نوع اسناد پرداخت می‌کنند.

 

۸) مدیران تصادفی، سازمان را محل تفریح می‌دانند و نه محل کسب و کار. به همین دلیل گاه کارمندانی را در اطرافشان می‌بینی که هرگز نمی‌توانی توانمندی خاصی در آنها یافته و یا دلیل خاصی برای حضور آنها بیابی.

 

۹) مدیران تصادفی از کارکنان رده پایین‌تر فاصله گرفته و خود را ایزوله می‌کنند. چون درک چندانی از وضعیت سازمان، مشکلات، دغدغه‌ها و ندارند و عملاً زبان مشترکی بین آنها و کارکنان وجود ندارد.

 

۱۰) مدیران تصادفی از جلسات متعدد استقبال می‌کنند. در جلسه‌های میان کارکنان، می‌توانند لغت‌های جدید بیاموزند و تا حدی با کار آشنا شوند و جملاتی را در حافظه‌ی خود،‌ برای استفاده‌های آتی و توبیخ سایر کارکنان ثبت کنند

 

۱۱) مدیران تصادفی، کارکنان خود را فقط در زمانی که نیازمند آنها هستند، «می‌بینند». گاه کارمندی ماه‌ها در محل کار دیده نمی‌شود. برای یک جلسه یا یک پروژه صدا زده می‌شود و به محض اینکه کار مدیر با او تمام شد به فراموشی سپرده می‌شود. جالب اینجاست که بسیاری از همین مدیران، انتظار اولشان از کارکنانشان، دیده شدن است. آنها بیش از اینکه نگران کیفیت کار، خروجی یک جلسه یا سود سازمان باشند، می‌خواهند دیده شوند.


مدیران تصادفی

                                                                                                                                                                                                              

مدیران تصادفی کسانی هستند که به واسط یک اتفاق یا به عبارتی یک تصادف!!!،

 به پست مدیریت رسیده‌اند.

 

ویژگی‌ها:

 

۱) مدیران تصادفی، بیشتر کارکنان سازمان را «تهدید» می‌دانند و همواره احساس می‌کنند همه در صدد هستند جایگاه آنها را تصاحب کنند.

 

۲) مدیران تصادفی، تصمیم‌های پراکنده‌ می‌گیرند و روند یکسانی در تصمیم‌های آنها مشاهده نمی‌شود. گاه برای یک بخش به طرز گسترده‌ای هزینه می‌کنند و گاه برای مدت طولانی، سرمایه‌گذاری برای یک واحد را فراموش می‌کنند.

 

۳) مدیران تصادفی، بسیار دهن بین هستند. از آنجا که آنها تخصصی در حوزه‌ی مدیریت خود ندارند، معمولاً نظرشان، نظر آخرین فردی است که از اتاقشان خارج شده است.

 

۴) مدیران تصادفی، تصمیم‌های تکانشی می‌گیرند. به سادگی افراد را جذب یا اخراج کرده و گاه به سادگی ارتقاء یا تضعیف می‌کنند. آنها استراتژی بلندمدت ندارند و تصمیم‌های آنها غیر قابل پیش‌بینی است.

 

۵) مدیران تصادفی، به نظام جاسوسی بسیار علاقمند هستند. آنها ترجیح می‌دهند هر یک از کارمندان، مدام اطلاعاتی از سایر کارمندان را برای آنها افشا کنند و حتی حاضرند سازمان را چاق‌تر کنند تا مطمئن باشند به ازاء هر کارمند، یک ناظر وجود دارد.

 

۶) مدیران تصادفی، معیار انتخاب اطرافیان خود را «وفاداری» می‌دانند و نه «تخصص». چرا که وجود نیروی متخصص، وجود آنها را زیر سوال می‌برد اما وجود متعهدان بی‌تخصص، می‌تواند چتر حمایتی مطمئن برای آنها باشد.

 

۷) مدیران تصادفی، تشنه‌ی عنوان، مدرک، تقدیرنامه و هستند و هزینه‌های جدی برای خریداری این نوع اسناد پرداخت می‌کنند.

 

۸) مدیران تصادفی، سازمان را محل تفریح می‌دانند و نه محل کسب و کار. به همین دلیل گاه کارمندانی را در اطرافشان می‌بینی که هرگز نمی‌توانی توانمندی خاصی در آنها یافته و یا دلیل خاصی برای حضور آنها بیابی.

 

۹) مدیران تصادفی از کارکنان رده پایین‌تر فاصله گرفته و خود را ایزوله می‌کنند. چون درک چندانی از وضعیت سازمان، مشکلات، دغدغه‌ها و ندارند و عملاً زبان مشترکی بین آنها و کارکنان وجود ندارد.

 

۱۰) مدیران تصادفی از جلسات متعدد استقبال می‌کنند. در جلسه‌های میان کارکنان، می‌توانند لغت‌های جدید بیاموزند و تا حدی با کار آشنا شوند و جملاتی را در حافظه‌ی خود،‌ برای استفاده‌های آتی و توبیخ سایر کارکنان ثبت کنند

 

۱۱) مدیران تصادفی، کارکنان خود را فقط در زمانی که نیازمند آنها هستند، «می‌بینند». گاه کارمندی ماه‌ها در محل کار دیده نمی‌شود. برای یک جلسه یا یک پروژه صدا زده می‌شود و به محض اینکه کار مدیر با او تمام شد به فراموشی سپرده می‌شود. جالب اینجاست که بسیاری از همین مدیران، انتظار اولشان از کارکنانشان، دیده شدن است. آنها بیش از اینکه نگران کیفیت کار، خروجی یک جلسه یا سود سازمان باشند، می‌خواهند دیده شوند.


 

در حالی که به احتمال زیاد قادر به محاسبه دقیق درصد شکست نوآوری های تجاری نیستیم ولی توافق عمومی براین است که می توانیم چنین فرضی را بپذیریم. پس از چندین سال تحقیق و مشاهده، دلایل مشابهی برای به نتیجه نرسیدن نوآوری ها به دست آمده است. در اینجا 10 عامل مهم شکست نوآوری ذکر می شود:

 

1. نبود فرهنگی که از نوآوری حمایت کند؛

2. احساس مالکیت نکردن و از آن خود ندانستن سازمان توسط مدیران؛

3. فقدان یک فرایند گسترده و فراگیر جهت نوآوری؛

4.  تخصیص ندادن منابع کافی برای این فرایند؛

5.  عدم ارتباط بین پروژه ها و طرح ها با استراتژی سازمان؛

6. صرف نکردن زمان و انرژی کافی برای رفع ابهامات سازمانی؛

7.  ایجاد نکردن تنوع در فرایندها (عقاید مختلف و متضاد)؛

8.  توسعه ندادن ابزارها و سنجش های اندازه گیری پیشرفت؛

9.  عدم وجود مربیان و مدیران توانا در تیم های نوآوری؛

10.  فقدان یک سیستم ایده پرداز مدیریتی.


1. فعالیت هایتان را ثبت کنید

در تمام راهکارهای مدیریت زمان ثبت کردن فعالیت ها اولین کاری است که باید انجام داد. این ثبت کردن می تونه به هر شکلی و با استفاده از هر ابزاری باشه. شما می تونید فعالیت هایتان را در یک دفتر ثبت کنید و یا در نرم افزارهایی مثل Outlook، Google Tasks و یا ابزارهای مشابه کارهایتان را ثبت کنید. اما نوشتن فعالیت ها و گذاشتنشان جلوی چشمتان باعث می شود که بدانید دقیقا چه کاری باید انجام دهید و کاری را فراموش نخواهید کرد.

 

2. اولویت ها را تعیین کنید

تعیین اولویت ها یکی دیگر از موارد مهمی است که در بیشتر راهکارهای مدیریت زمان به آن اشاره شده. تعیین اولویت ها به شما یک نظم کاری خواهد داد.

 

3. زمان های موثر خود را بشناسید

برای هر کسی اتفاق می افته که در ساعاتی از روز پرانرژی تر و با انگیزه تر از دیگر ساعات روز باشد. به عنوان مثال بعضی ها صبح تا قبل از ظهر موثر تر هستند و بعضی ها بعد از ظهر ها. شناختن این زمان به شما کمک خواهد کرد تا بتوانید بهتر تشخیص دهید که زمان مناسب چه فعالیتی چه موقعی خواهد بود.

 

4. میزان زمان هر فعالیت را تخمین بزنید

برآورد زمانی برای هر فعالیت می تواند کمک کند تا تخمین بزنید فعالیت هایتان چه میزان از ساعات روز را به خود اختصاص خواهد داد. این کار می تواند در مدیریت کارهای برنامه ریزی نشده نیز به شما کمک کند. فعالیت ها برنامه ریزی نشده بخشی از اتفاقات روز هستند که آگاهی از میزان زمانی که روزانه در اختیار دارید می تواند به برنامه ریزی بهتر برای آنها نیز کمک کند.

 

5. فعالیت های برنامه ریزی نشده را مدیریت کنید

وقتی اتفاق پیش بینی نشده ای رخ می دهد اول درجه اهمیت آن را بررسی کنید. سعی کنید به راه حل ها فکر کنید. گاهی باید به چنین کارهایی "نه" گفت و گاهی می توان این کارها را به شخص دیگری واگذار کرد و از کمک دیگران استفاده کرد.

 

6. با خودتان ملاقات کنید

در طول روز از طریق ایمیل، تلفن، جلسات حضوری با افراد مختلف برخورد می کنیم. بهتر است زمانی را برای خودتان کنار بگذارید. خودتان از از دنیای آنلاین و برخوردها را جدا کنید و فعالیت هایتان را بازنگری کنید.

 

7. توان تمرکز خود را بالا ببرید

مهارت در کنترل تمرکز می تواند نقش مهمی در مدیریت فعالیت هایتان داشته باشد. برای کنترل تمرکز باید عواملی را که باعث از دست رفتن تمرکز می شود شناخت.


تفاوت Ph.D و DBA چیست؟

 

 Ph.D مخفف واژهی لاتین فیلوسوفیای دکتر یا (Philosophiae Doctor) دورهی دکتری در علوم را گویند.

 D.B.Aمخفف عبارت Doctorate of Business Administration است DBA . یک مدرک دکترای تحقیقی است که تمرکز آن بر شیوه های کاربردی تجارت است .

 

1. نخستین تفاوت این دوره ها، ورودی آنهاست.

  • مخاطبان دوره DBA مدیرانی با سابقه بوده که به دنبال ارتقای مهارت های حرفه ای مدیریتی خود می باشند.
  • مخاطبان دوره Ph.D  فارغ التحصیلان کارشناسی ارشد رشته های مختلفی می باشند که با علایق تحقیق و پژوهش در زمینه علوم  وارد دوره Ph.D می شوند.

 

2. دومین تفاوت ، رویکرد آموزشی آنهاست.

  • هدف دوره های مهارتی DBA ارتقای مهارت های مدیران ارشد کسب و کار که سال ها تجربه کار در صنایع مختلف را دارند می باشد.
  • سرفصل های آموزشی دوره Ph.D  به گونه ای طراحی شده که دانشپذیر  با تئوری های صرف آشنا شود.

 

3. سومین تفاوت ، در اهداف این دوره هاست.

  • هدف دوره Ph.D  تولید دانش جدید بر پایه تحقیق و پژوهش‌های آزمایشگاهی یا کتابخانه‌ای است.
  • هدف دوره DBA، دانش‌پذیر اصول تحقیق و پژوهش در عارضه‌های سازمان را با رویکرد اجرایی می اموزد.

 

دوره تحصیل ممکن است تمام وقت یا پاره وقت باشد. مدت زمان معمول برای گذراندن دکتری در دوره‌های تمام وقت ۳ تا ۴ سال است. البته دانشجویان ممکن است این دوره را در کمتر از ۳ سال به پایان برسانند.


تنها دلیل بقا و افزایش جمعیت گربه ها بازاریابی است.

فرض کنید در محله شما دویست خانه وجود دارد ، و محله شما قلمرو زندگی پنج گربه است.

فرض کنید که شما یک جوجه کوچولو برای فرزندتان خریده اید و آن جوجه را در حیاط رها می کنید.

برای چند دقیقه وارد ساختمان می شوید و چشم از جوجه بر میدارید!

احتمالا هنگام بازگشت به حیاط اثری از جوجه نخواهید یافت و جوجه بیچاره توسط یکی از گربه های محل ربوده شده و نوش جان خواهد شد.

 

جالب اینجاست که اگر در هریک از خانه های محل هم در نگهبانی از جوجه ها کوتاهی شود ، ظرف چند دقیقه سرنوشت جوجه همان است که بود!

 

در حقیقت و به عبارت ساده تر گربه های محل، همواره تمامی قلمرو خود را بصورت تمام وقت رصد می کنند و هیچ تغییر مرتبط با حوزه فعالیت آنها از چشمان تیزبین گربه ها مخفی نخواهد ماند.

 یعنی گربه ها طی یک برنامه منظم و مدون همواره ما را زیر نظر دارند و خیلی اوقات که ما تصورش را هم نمی کنیم ساکت و آرام از لای شاخ و برگ گیاهان یا روی دیوار نظاره گر ما هستند.

 

استراتژی گربه ها ، حضور دائم است و شاید این استراتژی یکی از دلایل بقای این پلنگ های خانگی است.

 

بی تردید الگوی استراتژی گربه می تواند در مارکتینگ هم مورد توجه قرار گیرد.

 

گربه ها به دلیل اینکه در یک خانه هیچ وقت جوجه ای را ندیده اند ، آن خانه را از لیست بازبینی خود حذف نمی کنند ، برای آنها هر خانه در هر زمان یک شکارگاه بالقوه است و در روز چندین و چند بار به آنجا سر می زنند .

 

ترجمه این عمل گربه ها در زبان بازاریابی یعنی :

هر شخص حقیقی یا حقوقی می تواند همواره برای شما امکان ایجاد یک بازار جدید را فراهم کند.

 

پس به دلیل اینکه مدتی است از شما خرید نکرده است او را از لیست مشتریان خود حذف نکنید و ارتباط خود را با او حفظ کنید.

 از این پس وقتی چشمتان به چشمان گربه محله افتاد ، به چشمان او خیره شوید ، حتما متوجه برق شیطنتی که در چشمان اوست خواهید شد.


بگذارید پیش از هر چیزی یک تجربه ذهنی با هم داشته باشیم: برای لحظاتی خود را به صورت جوجه تصور کنید داخل تخم مرغ یا به دوران جنینی برگردید و بازگردید به داخل رحم. هم جوجه و هم جنین هر دو موجود زنده است و هر دو ادراک دارند اما آن ها چه چیزی واقعا از این جهان درک می کنند آن ها از دریچه ای تنگ و بسیار محدود به این جهان می نگرند. این جهان سر جای خودش هست اما آن چه آنان درک می کنند بسیار ناچیز و بسیار محدود و گاهی اشتباه است.

پارادیم ها یعنی مجموعه ای از پیش فرض ها و پیش دانسته ها و ارزش ها که به عنوان یک چارچوب فکری، روی تحلیل و تصمیم گیری ما تاثیر عمیق دارند. ما از پنچره هایی به نام پارادایم ها به دنیا نگاه می کنیم. اما گاهی اوقات پارادایم شیفت (تغییر پارادایم) رخ می دهد و پنجره ای جدید به روی ما گشوده می شود:

یک مثال معروف در حوزه پارادایم شیفت توسط کوپرنیک در تاریخ علم رقم زده شد. تا آن زمان، زمین مرکز عالم بود و همه چیز به دور آن میچرخید. اما ناگهان معادلات تغییر کرد و مشخص شد که داستان کاملا متفاوت است! این زمین است که دور خورشید می‌چرخد! علاوه بر آن حتی خورشید هم مرکز عالم نیست!

 

بنابراین دنیا پر است از سرزمین های نامکشوف و حقایق ناشناخته اما این ما هستیم که با ذهنیت محدود و پارادایم های کهنه خود به این دنیا نگاه می کنیم. اما تغییر پارادایم، از سخت ترین کارهای جهان است! در غیر این صورت اگر تغییر پارادایم کار راحتی بود معمولاً مردم روزی 3 بار پارادایم خود را تغییر می دادند!

 

تحلیل راهبردی

برای تغییر پارادایم سه تکنیک کاربردی ساده قابل پیشنهاد است:

1-از کلمات ویرانگر استفاده کنید. تمام پارادایم ها در برابر «چرا» ضعیف هستند. هر گاه با موضوعی برخورد کردید از جمله این که  خودروها چهارچرخ دارند یا رستوران ها چرا فقط غذا می دهند از خود بپرسید چرا؟

 

2-از ناآگاهی و معصومیت استفاده کنید! افرادی را به کار بگیرید که اصلا با آن موضوع آشنا نیستند. آن ها چون ذهن شان خالی است به راحتی می توانند پیش فرض های شما را شناسایی کنند و به چالش بکشند.

 

3-از مثال های مخالف استفاده کنید. زمانی که ما داخل یک پارادایم هستیم یکی از بهترین ها برای ایجاد ترک در باور خودمان و دیگران ارایه مثال های مخالف است. مثلا ما باور داریم که فلان محصول را نمی توانیم اینترنتی بفروشیم. شما می توانید مثال هایی را بیابید که در نقطه ای دیگر همین محصول را اینترنتی فروخته اند یا یک آزمایش کوچک انجام دهید که نشان دهد می شود آن محصول را اینترنتی فروخت.


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

Patty Brian نور رسام دانلود آهنگ جدید سانترال و voip فارکس حرفه ای کتاب بازی |هنر ایرانی Iranian art| Davon پچ pes